کد خبر: ۱۱۳۴۳۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۸

سیمای کالبدی و زیرساختی اهواز انعکاسی از توسعه‌نیافتگی 

سیمای کالبدی و زیرساختی اهواز انعکاسی از توسعه‌نیافتگی 
اهواز؛ شهری که قلب اقتصادی ایران است و بیش از نیمی از نفت جنوب را تولید می‌کند، امروز به‌جای نماد پیشرفت، به آینه‌ای از توسعه‌نیافتگی نامتوازن در استان خوزستان تبدیل شده است. مطالعه تطبیقی سیمای کالبدی و اجتماعی این کلان‌شهر، تضادی آشکار را نشان می‌دهد. منابع عظیم ثروت در برابر زیرساخت‌های فرسوده، حاشیه‌نشینی فزاینده و آلودگی‌های مزمن مشهود هستند. این شهر با چالش‌هایی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ریشه در سوءمدیریت و عدم توزیع عادلانه منافع دارد. نقایص مشهود در کالبد شهر اهواز به‌وضوح بر وجود بحران توسعه در سطح استان دلالت دارند؛ زیرا سیمای مرکز استان است که می‌توان یکی از ارکان مهم ارزیابی ناظران باشد. 

شوشان ـ  نوید قائدی :

اهواز؛ شهری که قلب اقتصادی ایران است و بیش از نیمی از نفت جنوب را تولید می‌کند، امروز به‌جای نماد پیشرفت، به آینه‌ای از توسعه‌نیافتگی نامتوازن در استان خوزستان تبدیل شده است. مطالعه تطبیقی سیمای کالبدی و اجتماعی این کلان‌شهر، تضادی آشکار را نشان می‌دهد. منابع عظیم ثروت در برابر زیرساخت‌های فرسوده، حاشیه‌نشینی فزاینده و آلودگی‌های مزمن مشهود هستند. این شهر با چالش‌هایی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ریشه در سوءمدیریت و عدم توزیع عادلانه منافع دارد. نقایص مشهود در کالبد شهر اهواز به‌وضوح بر وجود بحران توسعه در سطح استان دلالت دارند؛ زیرا سیمای مرکز استان است که می‌توان یکی از ارکان مهم ارزیابی ناظران باشد. 
در ذیل تلاش می‌شود به‌اختصار مهم‌ترین معضلات و بحران‌های شهر به‌اختصار بیان شوند تا شاید بیان چندباره این الزامات تلنگری بر تصمیم‌گیری مسئولان شود. اهواز پس از مشهد، بالاترین آمار حاشیه‌نشینی در کشور دارد، طبق برآوردها حدود ۳۵٪ جمعیت در حاشیه شهر ساکن هستند. ساخت‌وسازهای غیرمجاز و عدم ساماندهی این مناطق، سیمایی نابهنجار، غیربهداشتی و افسرده را به شهر بخشیده و سبب انباشت آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی شده است.
در ذیل تلاش می‌شود به‌اختصار مهم‌ترین معضلات و بحران‌های شهر به‌اختصار بیان شوند تا شاید بیان چندباره این الزامات تلنگری بر تصمیم‌گیری مسئولان شود. اهواز پس از مشهد، بالاترین آمار حاشیه‌نشینی در کشور دارد، طبق برآوردها حدود ۳۵٪ جمعیت در حاشیه شهر ساکن هستند. ساخت‌وسازهای غیرمجاز و عدم ساماندهی این مناطق، سیمایی نابهنجار، غیربهداشتی و افسرده را به شهر بخشیده و سبب انباشت آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی شده است.
شهر اهواز باوجود قرارگیری در کنار رودخانه پرآب کارون  با مشکلات جدی در زمینه آب شرب سالم، فضای سبز شهری، به‌ویژه شبکه فرسوده و ناکارآمد  توزیع آب شرب و تا حدود زیادی فاضلاب شهری روبه‌رو است. این ضعف زیرساختی در فصول بارانی بالا آمدن فاضلاب و آب‌گرفتگی معابر نمایان است این معضل حتی در هسته مرکزی شهر که چشم‌وچراغ شهر است هم قابل رویت است، هسته مرکزی شهر از عدم ساماندهی مسافربرهای شخصی و سیل دست‌فروشان رنج می‌برد.
بی‌نظمی‌های حرکتی و ترافیکی و مشکلات و ضعف‌های حمل‌ونقل عمومی خصوصاً کمبود اتوبوس در نقاط اصلی شهر، عدم تناسب شبکه معابر با حجم تردد، نبود سیستم هوشمند کنترل ترافیک و توقف‌های دوبله، همگی نشان از توسعه نامتوازن شهری و ناکارآمدی مدیریت شهری دارد. همچنین بافت شهر اهواز دچار گسستگی و ناهمگونی است. بخش‌های مختلف شهر به‌صورت واحدهای زیستی منفک و بعضاً متضاد رشد کرده‌اند که در نتیجه، شهر هویت واحد و سیمای زیبایی‌شناختی منسجمی را به نمایش نمی‌گذارد.
اهواز به‌عنوان مرکز استان، همواره در معرض آلاینده‌های نفتی، ریزگردها و آلودگی هوا قرار دارد که این امر، نه‌تنها کیفیت زندگی شهروندان را به‌شدت کاهش داده، بلکه سلامت عمومی را نیز به خطر انداخته است. آلودگی هوا و آب به بزرگ‌ترین چالش زیست‌محیطی خوزستان تبدیل شده است. جود شرکت‌های بزرگ و ثروت‌های کلان نفتی در استان، با نارضایتی مردم از وضع زندگی، درآمد و مسکن در تناقض است. این امر نشان می‌دهد که سهم خوزستان از منافع این صنایع عظیم، به شکل توسعه زیرساختی، اشتغال پایدار و بهبود شاخص‌های رفاهی به مردم بازنگشته است.
ریشه این تضاد و توسعه‌نیافتگی، نه صرفاً در کمبود منابع، بلکه در نقایص مدیریتی و ساختاری نهفته است که بر سیمای اهواز شهر نیز اثر مستقیم گذاشته است. طبق نظر کارشناسان عدم تمرکز مدیریتی یعنی فقدان به‌کارگیری مدیران قوی و خلاق، تفکر سنتی در برخی مسئولان، نفوذ رانت و کوتاهی غیرمنطقی در تأمین نیازهای اولیه شهروندان، به‌عنوان دلایل اصلی عدم توسعه در اهواز مطرح شده‌اند. در برخی موارد، انتصابات قومیتی و اولویت‌دهی مسائل  گعده‌ای و سیاسی بر سیاست‌های منطقه‌ای و توسعه پایدار، مانع از شکل‌گیری نهادهای برنامه‌ریز مؤثر و توزیع عادلانه خدمات و امکانات و انجام کارهای مفید شده است. به طور مثال باوجود جاذبه‌های گردشگری منحصربه‌فرد به دلیل سیمای طبیعی شهر اهواز با داشتن پل‌های با قدمت بالا مانند سیاه و معلق ضعف مدیریتی و نبود زیرساخت‌های لازم این شهر به‌عنوان یک شهر گردشگرپذیر مطرح نیست.
در نهایت سیمای شهر اهواز با محله‌های حاشیه‌نشین فراوان حتی در نقاط مرکزی شهر، زیرساخت‌های ناکارآمد آب‌وفاضلاب، آلودگی‌های زیست‌محیطی مزمن و ترافیک و بی‌نظمی شهری، در تقابل کامل با منابع عظیم ثروت در استان خوزستان قرار دارد. این سیمای آشفته، یک توسعه‌نیافتگی ساختاری را در مرکز استان فریاد می‌زند که ناشی از سوءمدیریت، عدم توزیع عادلانه ثروت و تمرکز صرف بر استخراج منابع، بدون درنظرگرفتن توسعه پایدار و بهبود شاخص‌های توسعه انسانی برای شهروندان است. اهواز به‌عنوان مرکز استان، به‌جای آنکه موتور توسعه باشد، خود قربانی سیاست‌های توسعه نامتوازن گردیده است.

نظرات بینندگان